نوشتار اطلاعی و دانشی فرزاد تات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزادتات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزاد تات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزادتات شه دوست

تاریخچه حقوق اساسی

برخی اندیشمندان ارسطو را پدر حقوق اساسی مدون می دانند.

ارسطو با نظریه معروف خود مبنی بر این که گروه گرایی ذاتی انسان،موجب دوستی،رافه و تحقق جامعه است،و با تجدید نظر در افکار سیاسی استادش ،افلاطون،به فرد اصالت داد و مالکیت و استقلال بنیان زندگی خانوادگی را ضروری دانست.

ارسطو حکومت را متعلق به عامه مردم می دانست و از میان سه نوع حکومت فردی،اشراف و عامه،شکل سوم حکومت را ترجیح می داد.

بعد از تحولات اروپه به دنبال جنبش دستورگرایی،حقوق اساسی به عنوان شاخه ای از حقوق عمومی و رشته ای مستقل مطرح و در سال 1834 میلادی در دانشکده حقوق پاریس توسط فرانسوا گیزو،کرسی این رشته از حقوق دایر گردید.

این جنبش نتیجه تحرکات طبقه اجتماعی بورژوازی بود که منجر به شکل گیری قوانین اساسی در کشورهای مختلف نیز گردید.

در زبان فارسی، حقوق اساسی برای نخستین بار توسط منصورالسلطنه عدل ، در کتاب حقوق اساسی با اصول مشروطیت و در سال 1327 هجری قمری با معانی تاسیس کردن،مشروطیت،اساسنامه،نظامنامه و قانون،به کار برده شده است.

در ایران پس از  نهضت مشروطه،متفکرین و اندیشمندان به تدریج با این رشته از حقوق آشناد شدند و در سال 1292 هجری شمسی، تدریس حقوق اساسی در مدرسه علوم سیاسی شروع شد و با تاسیس دانشکده حقوق در سال 1313 هجری شمسی،حقوق اساسی به صورت رسمی جزو برنامه دروس این دانشکده قرار گرفت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد