نوشتار اطلاعی و دانشی فرزاد تات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزادتات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزاد تات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزادتات شه دوست

جایگاه حقوق اساسی در علم حقوق

علم حقوق را به حقوق خصوصی و حقوق عمومی یا حقوق داخلی و حقوق بین الملل تقسیم می کنند.

در چارچوب این تقسیم بندی ها:

حقوق اساسی جئی از حقوق عمومی است.

1-نظریه عمومی

2-نظریه اندامی

3-نظریه شکلی

4-نظریه سلسله مراتب

6-نظریه پویایی

عمر سرمایه است

عمر درآمد نیست،عمر سرمایه است؛آدم باید بفهمد چه سرمایه است،چه درآمد است. یک کاسب اگر درآمد داشت. حالا جایزه ای به او رسید،یا میراثی به او رسید،یا غنیمتی برد،یا در تجارتی سود کرد؛آن را می تواند هزینه بکند،اما حالا یک کاسب می تواند از سرمایه خود بگیرد، برای مهمان ها وسیله تهیه کند،پذیرائی بکند؟! آخر سرمایه را که کسی برای دیگری هزینه نمی کند!! همه ما، منتها جوانها بهتر و بیشتر باید بدانیم عمر سرمایه است،درآمد نیست! این دستور رسمی ماست که اگر یک ساعت رفتی یک جایی نشستی،بالاخره چهار حرف یاد بگیر،یا چهار حرف یاد بده. اگر یک ساعت رفتی یک جا نشستی؛حالا یا طلبه یا دانشجو؛رفتی فقط گعده گرفتی،قعده کردی،نشستی،گفتی،خندیدی؛ به همان مقدار از خدا دور شدی!

این از غرر بیانات اهل بیت (علیهم السلام) است که( من جلس مجلسا و لم یزدد فیه من العلم شیئا لم یزدد م الله الا بعدا). آدم یک ساعت می نشیند،بیسواد برمی گردد؟! یک ساعت می نشیند،حرف علمی مطرح نمی کند؟! این دیگر تاراج عمر است! یک ساعت می نشیند،چیز جدید یاد نمی گیرد؟! فرمود: به همان اندازه از خدا دور شدی . خدا علیم است،یعنی علم ذات اوست؛یک. اگر کسی یک ساعت یک جا نشست و چیزی یاد نگرفت،یک ساعت از علم فاصله گرفت؛دو. یعنی از خدا فاصله گرفت؛ سه. ما هیچ حق نداریم یک جا بنشینیم...؛ حالا یا آدم می نشیند یاد می دهد،یا می رود یک جا یاد می گیرد،مشورت می کند،کمک می کند؛ بالاخره عمر است! عمر سرمایه است.

بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی

تاریخچه حقوق اساسی

برخی اندیشمندان ارسطو را پدر حقوق اساسی مدون می دانند.

ارسطو با نظریه معروف خود مبنی بر این که گروه گرایی ذاتی انسان،موجب دوستی،رافه و تحقق جامعه است،و با تجدید نظر در افکار سیاسی استادش ،افلاطون،به فرد اصالت داد و مالکیت و استقلال بنیان زندگی خانوادگی را ضروری دانست.

ارسطو حکومت را متعلق به عامه مردم می دانست و از میان سه نوع حکومت فردی،اشراف و عامه،شکل سوم حکومت را ترجیح می داد.

بعد از تحولات اروپه به دنبال جنبش دستورگرایی،حقوق اساسی به عنوان شاخه ای از حقوق عمومی و رشته ای مستقل مطرح و در سال 1834 میلادی در دانشکده حقوق پاریس توسط فرانسوا گیزو،کرسی این رشته از حقوق دایر گردید.

این جنبش نتیجه تحرکات طبقه اجتماعی بورژوازی بود که منجر به شکل گیری قوانین اساسی در کشورهای مختلف نیز گردید.

در زبان فارسی، حقوق اساسی برای نخستین بار توسط منصورالسلطنه عدل ، در کتاب حقوق اساسی با اصول مشروطیت و در سال 1327 هجری قمری با معانی تاسیس کردن،مشروطیت،اساسنامه،نظامنامه و قانون،به کار برده شده است.

در ایران پس از  نهضت مشروطه،متفکرین و اندیشمندان به تدریج با این رشته از حقوق آشناد شدند و در سال 1292 هجری شمسی، تدریس حقوق اساسی در مدرسه علوم سیاسی شروع شد و با تاسیس دانشکده حقوق در سال 1313 هجری شمسی،حقوق اساسی به صورت رسمی جزو برنامه دروس این دانشکده قرار گرفت.

قدرت سیاسی

قدرت سیاسی نوع خاصی از قدرت است که نهادبندی شده و از خلال دستگاه ها و سازمان ها تجلی می یابد.

قدرت عالی از نظر حقوق ساسی ،در دست حکومت است.

قدرت سیاسی بارزترین محور وحدت جامعه و اتحاد مردم است.

مشروعیت و مقبولیت کافی و لازم را حقوق به قدرت سیاسی اعلطا می کند.


وجه ممیزه جامعه سیاسی از سایر جوامع:

فراگیر و کلی بودن جامعه سیاسی

جامعه سیاسی خصلت الزامی دارد.

قدرت در جامعه سیاسی قاهرانه عمل می کند.