1-سرزمین مکانی اسن جغرافیایی که اولا برای سکونت گروه انسانی و ثانیا برای اعمال حاکمیت دولت-کشور از واجبات است.
2-منظور از سرزمین تنها سطح آن نیست،بلکه امتداد عمومی آن از دو سو، یعنی فضای زیر زمین از یک سو و فضای هوایی از سوی دیگر نیز جزء سرزمین محسوب می شود.
3-علاوه بر این دریا یا رودخانه ساحلی ،فلات قاره و همچنین محدوده مورد پذیرش حقوق بین المللی یا ناشی از معاهدات بین دولت ها نیز محدوده سرزمین به شمار می رود.
4-مفهوم وطن،میهن و خاستگاه از رابطه بین گروه انسانی و سرزمین پا به عرصه وجود گذاشته است.
5-رابطه حقوقی سرزمین با قدرت سیاسی از یک طرف،مشخص کننده حدود اعمال قدرت فرمانروایی دولت بر اشخاص است و از سوی دیگر دولت ها مکلفند براساس منشور ملل متحد ، به حاکمیت ملی و سرزمینی یکدیگر احترام بگذارند.
6-ممکن است به طور موقت،ملتی بدون سرزمین وجود داشته باشد،اما دولت بدون سرزمین امکان پذیر نیست.
1-عامل گروه انسانی از شرایط نخستین شکل گیری دولت کشور است که جمعیت این جامعه سیاسی را تشکیل می دهد.
2-مفاهیم ملت،جمعیت و گروه انسانی و امت از هم متمایزند.
گروه انسانی خاص و وضعیت حقوقی آن ها در ارتباط با دولت شامل این موارد می شود:
الف-اتباع کشور
ب-بیگانگان مقیم
ج-بی وطنان
سه عامل اساسی در تکمیل مفهوم دولت-کشور نقش اساسی دارند:
1-گروه انسانی(جمعیت)
2-چهارچوب فضایی(سرزمین)
3-قدرت سیاسی(نیروی فرمانروایی)
1-دولت ،جامعه سیاسی سازمان یافته و نهادبندی شده ای است که از سایر جوامع متمایز بوده و شخصیت مشخص و متمایزی از عناصر ترکیبی خود دارد.
2-سایر نهادهای سیاسی از آن ناشی شده اند و در قالب این مفهوم وسیع جای دارند.
3-واژه دولت در زبان فارسی معانی مختلفی دارد ولی در زمینه حقوق عمومی و سیاست سه معنی مهم بر آن بار شده است:
الف-معنای عام
ب-معنای خاص
ج-طبقه حاکمه و طبقه فرمانروایان
1-آسیب پذیری قانون اساسی در برابر قوای سه گانه حکومت یکسان نیست و ممکن است قوه مجریه در عمل و مقام حاکمیت اجرایی قوانین و مقررات کشور، به نحوی اصول و مبانی قانون اساسی را نقض کند.
2-شامل:
الف-نظارت عمومی
ب-نظارت سیاسی
ج-نظارت قضایی