نوشتار اطلاعی و دانشی فرزاد تات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزادتات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزاد تات شه دوست

نوشتار اطلاعی و دانشی فرزادتات شه دوست

حقوق طبیعی

دانشمدانی از قیبل گروسیوس و پوفندروف،ضمن پذیرش اصل حاکمیت دولت ها معتقد به محدودیت حاکمیت به وسیله قواعد ناشی از حقوق طبیعی هستند.


جنبه های محدودکننده حاکمیت دولت

1-حقوق طبیعی

2-اصل خودمحدودیتی

منشا انسانی حاکمیت:حاکمیت مردم-حاکمیت ملت

1- از ابتدای قرون وسطی،اندیشمندانی نظیر سن توماداکن و پیروانش که اکثرا از میان کاتولیک ها برخاسته بودند دست به وضع نظریه حاکمیتی زدند که به جای منشا ماوراءالطبیعه ای،ریشه انسانی داشت.

2-اساس و پایه این نظریه مبتنی بر این تفکر است که حق فرمانروایی متعلق به مردم است چون انسان مستقل،مختار و صاحب اراده است.

نظریه حاکمیت دموکراتیک در دو مرحله فکری شکل گرفته است:

الف-حاکمیت مردم

ب-حاکمیت ملی

منشا الهی:حاکمیت تئوکراتیک

1-کهن ترین اعتقاد در مورد سرچشمه قدرت،منشا ماوراءالطبیعه ای آن است.

2-در این نظریه،قئرت فرمانروایان از خالق و آفریننده جهان هستی نشات می گیرد و اراده خداوند در سپردن امر فرمانروایی و اعمال قدرت به فرد یا گروه یا طبقه ویژه مدخلیت دارد.

3-این نوع حاکمیت سیر نزولی دارد یعنی از جانب خداوند بر انسان ها و شخص یا اشخاص خاص این قدرت نازل می گردد.

این حاکمیت در طول تاریخ اشکال مختلفی داشته است:

الف-قالب انسان-خدایی

ب-قالب حق الهی

ج-قالب رسالت

منشا حاکمیت

منظور از منشا حاکمیت ،پیدا کردن سرچشمه اقتدار دولت و صلاحیت فرمانروایی موجود در جامعه است و این که ریشه و پایه صلاحیت دولت از کجا نشات می گیرد.

در طول تاریخ دو نظریه بسیار مهم در باب منشا حاکمیت ارائه شده اند:

1-نظریه تئوکراتیک

2-نظریه دموکراتیک